خلاصه کتاب:
او دستکشی ساخت با قدرتهای مختلف؛ ولی چه میدانست اختراعش فاجعهای در آینده میسازد؟
اختراع او، یک اختراع شیطانی بود که با تقسیم شدن، سایه انداخت بر زندگی شش برادر! داستان شروع شد و همراه با خود، کشت و کشتارها و کینه ها را شروع کرد؛ امپراطوری جدیدی بنا کرد و به رز سیاه آغازین بخشید و به راستی، او پایهگذار لحظات شومی در آینده بود؛ بیآنکه خودش بداند!
- نام کتاب: برادران
- ژانر: فانتزی، عاشقانه
- نویسنده: علی آبانی
- صفحات: 161
- 1323 روز پيش
- ~Roya~
- 1,859 بازدید
- ۹ کامنت
خلاصه کتاب:
چشم میبیند و قلب زجر میکشد؛ و اینگونه است که هرچه از ذهن رد میشود را ثبت میکنیم!
- نام کتاب: آشوب یک ذهن بی صدا
- ژانر: تراژدی
- نویسنده: زهرا سرفراز
- صفحات: 78
- 1325 روز پيش
- ~Roya~
- 1,040 بازدید
- ۷ کامنت
خلاصه کتاب:
من ماهورام، ماهورای سپهری!
چرخش زندگی، این بار روی تلخش را نشان من و خواهرم میدهد؛
اما نمیداند که تقدیر، جایگاهش سکویی بالاتر از تمام تلخیهاست.
وقتی که برسم به تمام نشدنهایی که روزی آرزویشان را داشتم،
دستانم را بالا میبرم و ماه را در آ*غو*ش میگیرم؛ او تماماً برای من است!
- نام کتاب: شاپرکی برای ماه
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: Mahla_Bagheri
- صفحات: 164
- 1327 روز پيش
- ~Roya~
- 1,931 بازدید
- ۸ کامنت
خلاصه کتاب:
خیس میخورد یادت، در ژرفای تاریکی...
میان انبوهی از نالههای باد و گریز آسمان از وحشت...
نیستی و نخواهی آمد، میدانم که نمیشود!
به کمک کشیده میشوم تا پرتاب به غم نشوم.
در دورترینها، شاید هم نزدیک به تویی که جز وهم هیچ نیستی.
- نام کتاب: اندکی هیچ
- ژانر: عاشقانه، تراژدی
- نویسنده: نوشین سلمانوندی
- صفحات: 37
- 1416 روز پيش
- Es_Shima
- 3,161 بازدید
- ۲ کامنت
خلاصه کتاب:
مشکی!
چرا قلب مشکی نیست؟
مگر نه اینکه قلب تمام احساسات را در خود دارد و مشکی هم تمام رنگ ها را؟
اصلا از نظر من جهان هم مشکی است!
- نام کتاب: مشکی مات
- ژانر: عاشقانه، تراژدی
- نویسنده: Yäs~
- 1537 روز پيش
- Es_Shima
- 35,674 بازدید
- ۱۲ کامنت
خلاصه کتاب:
زماني كه فكر ميكني همه چيز آرام است،
زماني كه آمادهاي براي شروع، تنها يك جرقه همه چيز را شعلهور ميكند.
دختر و پسري آماده ازدواج ميشوند.
اما روز مرگيها دختر را به فكر فرو ميبرد.
آيا ميخواهد زندگي شبيه مادرش داشته باشد؟
- نام کتاب: این بود زندگی
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: سميه سادات هاشمی جزی
- صفحات: 193
- 1589 روز پيش
- Es_Shima
- 43,508 بازدید
- ۱۷ کامنت
خلاصه کتاب:
امید واهی داشتن مانند دویدن دنبال سرابی در کویر است و یافتن آبی
که محال است!
هیچوقت به سراب و کویرش امید نبند؛ اگر میخواهی در آخر بعد از آنهمه دوندگی پشیمان نشوی!
"اختصاصی انجمن رمان 98"
- نام کتاب: امید واهی
- ژانر: عاشقانه، تراژدی
- نویسنده: ملیکا نصیریان
- صفحات: 9
- 1597 روز پيش
- Es_Shima
- 27,936 بازدید
- ۲ کامنت
خلاصه کتاب:
نارون، همان کلاغ بد شگونی است که به خیالش هر فراز و نشیب زندگی را با قدمهایش بر هم میریزد
و اما کسی از جنس عشق در قعر سیاهیِ روزهایش ناجیاش میشود!
ریسمانهای در هم پیچیدهای از عشقشان گاه به زندگیاشان استحکام میبخشد و گاهی دیگر لغزش است که این ریسمانها را رها میکند.
- نام کتاب: کلاغ زاده
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: نوشین سلمانوندی
- صفحات: 291
- 1598 روز پيش
- Es_Shima
- 23,943 بازدید
- ۶ کامنت
خلاصه کتاب:
پاییز در راه است !
پاییزی که میخواهم به خاطر تو در آن لبخند بزنم .
خزان امسال یک پارادوکس خواهد بود !
غم از دست دادن یک دوست و شادی برای تو .
این خزان تلخ و صعب خواهد بود، محبوبم !
مراقب باش
- نام کتاب: پاییز می آید
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: asali_nh8ay
- صفحات: 10
- 1600 روز پيش
- Es_Shima
- 8,822 بازدید
- ۱ کامنت
خلاصه کتاب:
پست شدهایم!
نگاهمان پر از ترحم است؛ اما دَم از دلسوزی میزنیم و تظاهر به همدردی میکنیم...
کاش از راه برسد،
آنی که قرار است بذر نیکی را در دلهایمان بکارد!
روزی میرسد که چرخ روزگار دست خوبان تاریخ میافتد.
البته خدا کند تا آن زمان،
خوبانی هنوز وجود داشته باشند...
- نام کتاب: دلِ من
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: asali_nh8ay
- صفحات: 11
- 1601 روز پيش
- Es_Shima
- 9,205 بازدید
- ۱ کامنت