خلاصه کتاب:
و درد وقتی معنا پیدا میکند که در گیر و دار افکار پوسیدهی اطرافیان، انگ نحس بخوری. از طوفانهای همه جانبه بریده باشی، از حرفهای بیاساس دیگران و رسومات پوسیده و به دنبال سر پناه پیش کسی بروی که فکر میکنی هم.خانهات است اما یک جاذبه و نیرو همه چیز را تغییر میدهد و رازهای زیادی فاش میشود
- نام کتاب: نانحس
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: gandom و zari dokht
- صفحات: 80
- 1213 روز پيش
- ~Roya~
- 2,981 بازدید
- ۱۱ کامنت
خلاصه کتاب:
داستان دختر لالی است که با توجه به شرایطش و مشکلاتی که در زندگی دارد سعی میکند مانند آدمهای عادی زندگی کند و عاشق شود!
- نام کتاب: ماهی
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: gandom
- صفحات: 45
- 1217 روز پيش
- ~Roya~
- 1,010 بازدید
- ۹ کامنت
خلاصه کتاب:
مریم و سوگند، مادر و دختری هستند که هر دو بازیچه دست سرنوشت شده اند. سوگند درگیر یک پرونده قتل می شود که سرنوشتش را تغییر می دهد. مریم نیز به همین واسطه گمشده اش را پیدا می کند و...
- نام کتاب: سرنوشت مرا بازی داد
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی، جنایی-پلیسی
- نویسنده: the unborn
- صفحات: 193
- 1223 روز پيش
- ~Roya~
- 2,710 بازدید
- ۱۱ کامنت
خلاصه کتاب:
زوجی که بیاندازه عاشق و شیدا بودند و هم اکنون، پس از هشت سال زندگی مشترک، به صفر رسیدهاند!
جدالی میانشان نیست؛ اما دیگر نمیتوانند کنار یکدیگر ادامه دهند. چه خواهد شد؟
- نام کتاب: پروانه ها هرگز نمیمیرند
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: پرنده سار
- صفحات: 129
- 1225 روز پيش
- ~Roya~
- 1,375 بازدید
- ۲۵ کامنت
خلاصه کتاب:
میتوانستم فراموشت کنم، امّا نشد!
زندگی یعنی همین؛ جبری به نامِ اختیار...
جایی خوانده بودم دلشکسته به استخوان شکسته میماند.
به نظرم از آن جملههایی است که باید با طلا نوشت!
از بیرون همه چیز رو به راه است اما از داخل...
دم به دم، درد!
و من مینویسم از دردی که آتش به جانم کشیده!
این روزها زور قلبم فقط به قلم میرسد و بس
و امان از افکاری که واژهای برایشان نباشد...
- نام کتاب: جبری به نام اختیار
- ژانر: عاشقانه، تراژدی
- نویسنده: anita.a
- صفحات: 12
- 1227 روز پيش
- ~Roya~
- 972 بازدید
- ۹ کامنت
خلاصه کتاب:
برای خودش مینویسد.
برای خودش میخواند و حتی برای خودش زندگی میکند.
اما این تکرارها عجیب میتواند به دل بنشیند!
- نام کتاب: حس من
- ژانر: تراژدی، عاشقانه
- نویسنده: سامیار زاهد
- صفحات: 20
- 1229 روز پيش
- ~Roya~
- 684 بازدید
- ۶ کامنت
- 7 خرداد 1400
- 20:20
- دانلود رمان, دانلود رمان اجتماعی, دانلود رمان تخیلی, دانلود رمان عاشقانه, دانلود رمان علمی تخیلی, دانلود رمان فانتزی, دانلود رمان معمایی, دانلود کتاب, دانلود کتاب جدید, ژانر عاشقانه, کتاب
خلاصه کتاب:
دختری که وارد دنیای عجیبی میشه؛ زندگیهایی که به وجود اون بستگی دارند و سرزمینی که صد سال
منتظر مونده . حقایقِ تلخی که به زودی آشکار خواهند شد و زندگی دخترک را تغییر خواهند داد !
- نام کتاب: آندلس
- ژانر: فانتزی، عاشقانه
- نویسنده: مهدیه محتاجی
- صفحات: 166
- 1231 روز پيش
- ~Roya~
- 9,778 بازدید
- ۱۱ کامنت
خلاصه کتاب:
الیسیما سپهری، نوجوان شانزده سالهای است که برای کشتن تنها مرد زندگیاش که بی نهایت عاشق او است، سالها است تلاش میکند و تا کنون نتیجهای نگرفته است. تا این که با یافتنِ یک دعا نویس حرفهای و آشنایی با پسری نوجوان به نام کیاوش، مسیر زندگیاش به کل تغییر میکند!
و اما مرد زندگی او کیست؟
در این رمان، شاهد گاه رفتارهای طنزِ شخصیتها و گاه تراژدیهای دردناک الیسیما خواهیم بود. همراهِ من باشید!
- نام کتاب: این مرد ویران است
- ژانر: تراژدی، عاشقانه
- نویسنده: سناتور
- صفحات: 239
- 1233 روز پيش
- ~Roya~
- 1,318 بازدید
- ۱۱ کامنت
خلاصه کتاب:
«زیباترین معجزه هستی؛ بودی که وسوسهام کردی..
معجزه بهشتی بودی که عاشق پیشهام کردی!»
معجزه عشق تو مرا آشفته و حیران کرد؛ اما نفهمیدم که حوا هم گول سرخی سیب را خورد و عاشق شد!
عشق تو همچنون شمشیری براق اما زهرآلود بود که اندکاندک در وجودم فرو رفت!
نفمهمیدم؛ اما تو خوب میدانستی که این عشق بیمار است!
عشق بیماری که خنده را از لبانم زدوده است..
روح سرکشم را بیتاب و بیقرار کرده است!
جسم نحیفم را ضعیف کرده است
و کلام را بر من حرام کرده است..
تضاد این روزهای زندگیام عشق بیماری شده است که گریبان را بر من تنگ کرده است و هر لحظه مرا در سیاهی مطلق فرو میبرد!
اما درمان چیست؟!
درمان این عشق بیمار چیست؟! نکند درمانش همانند گنجی در قلعهای دفن شده زیر آب اقیانوسها است که برای کشفش باید خطر را در آ*غو*ش بگیری که شاید موفق شوی و شاید شکار تاریکی اعماق آن شد.
- نام کتاب: عشق تو بیماره
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: ASaLi_Nh8ay
- صفحات: 15
- 1235 روز پيش
- ~Roya~
- 721 بازدید
- ۴ کامنت
خلاصه کتاب:
سلام سردارِ آسمانی.
سلام مجاهد راه حق و خدا.
سلام اسطورهی کودکیهایم.
سلام قهرمان کودکان مظلوم و بیگنـ*ـاه.
چهل روز از نبود وجودت در هستی بیکران میگذرد؛ چهل روز میگذرد که سردار بیباک ایرانمان را به دستان خاک سپردهایم.
سردار، چه عاشقانه پرِ پرواز را به سوی عرش الهی گشودی و چه عاشقانه راهی خانهی ابدیات شدی!
چه مظلومانه تو را پرپر کردند و چه راحت تو را زیر علامتهای سؤال قرار دادند.
چه راحت وجودت را انکار کردند و تو را کوچک شمردند.
چه کردی با دلهای بیقرارمان، سردار؟
تو بودی که عشقت در وجود تکتک آدمها نفوذ کرده است و به عشق تو آمادهاند تا جان فدا کنند؟
با دلهایمان چه کردی که جان را فدای راهت میکنیم تا اهدافت را به ثمر برسانیم و سخت انتقامت را از دشمنان بگیریم؟
سردار دلها، خونت حقیقتی تلخ را برایمان آشکار کرد که در بیان و توصیفش عاجز هستیم.
- نام کتاب: سردار دلها
- ژانر: عاشقانه، ترسناک
- نویسنده: ASaLi_Nh8ay
- صفحات: 10
- 1237 روز پيش
- ~Roya~
- 670 بازدید
- ۵ کامنت