خلاصه کتاب:
مرد جوانی به نام افشین که به تازگی همسر خود را از دست داده و مأیوس درگیر اتفاقات زندگی شده که در این بین ممکن است ماجرایی برایش پیش بیاید تا زندگیاش را دستمایه تحول قرار دهد. امّا کدام اتفاق میتواند او را به راه تسکین غمهایش برساند؟ آیا افشین قادر خواهد بود سر و سامانی به اوضاع آشفتهٔ خود بدهد؟
- نام کتاب: آرزویم رویا است
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: سید سعید بیاتی
- صفحات: 57
- 1050 روز پيش
- ~Roya~
- 3,056 بازدید
- ۱۱ کامنت
خلاصه کتاب:
داستان زندگی دختری است که در محل کارش عاشق میشود؛ ولی عشقش ترکش میکند و ضربۀ سنگینی میخورد بطوریکه از کارش استفعا میدهد.
فریبا در یک تصادف حافظهاش را از دست میدهد و تمام خاطراتش را از یاد میبرد. پدر و مادرش در تلاش هستند که او هیچ چیز به یاد نیاورد. ولی کم کم بعضی مسائل را متوجه میشود. در پایان داستان فریبا عشقش را پیدا میکند و به سوی خوشبختی قدم میگذارد.
- نام کتاب: پنجره ای رو به سوی خوشبختی
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: زهرا خدام
- صفحات: 44
- 1055 روز پيش
- ~Roya~
- 3,143 بازدید
- ۸ کامنت
خلاصه کتاب:
فکر میکردم که میتوانم تا ابد با کوله رنگورورفتهام قدم بزنم و به هیچ چیز فکر نکنم
از شعر و شاعری و عشق و عاشقی گریزان بودم
ولی هنگامی که نسیم تو از شرق وزیدن گرفت، نفهمیدم چگونه راهم را سوی تو کج کردم!
- نام کتاب: سفری به مقصد تو
- ژانر: عاشقانه، تراژدی
- نویسنده: Afsa
- صفحات: 21
- 1060 روز پيش
- ~Roya~
- 2,232 بازدید
- ۱۵ کامنت
خلاصه کتاب:
سنا دختریست که دارد فراز نشیب زندگی بعد از طلاقش را میگذارند. او و همسرش عاشق همدیگرند اما امن از لجبازی که باعث این همه دردسر میشود.
- نام کتاب: رکود
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: ~B@H@R~
- صفحات: 110
- 1075 روز پيش
- ~Roya~
- 8,535 بازدید
- ۱۱ کامنت
خلاصه کتاب:
قصههای ارواح و داستانهای بلند، همیشه مشوق بیل باولر بودهاند. این مجموعه در بردارنده داستانهای دوتا از بهترین قصهگوهای انگلیسی، واشنگتن ایروینگ و ام. آر. جیمز و همچنین داستانهایی از نویسندگانی است که احتمالاً بیشتر برای نویسندگی در ژانرهای غیرترسناک معروف شدهاند. این قصهها میتوانند هیجانانگیز، ناراحتکننده، عجیب و در عین حال سرگرمکننده باشند؛ اما اگر از دسته آدمهایی هستید که به راحتی میترسند، اطیمنان حاصل کنید که این قصهها را در روشنایی روز میخوانید، نه در تاریکی شب و به تنهایی!
- نام کتاب: روح وفادار
- ژانر: طنز، ترسناک، تراژدی
- نویسنده: ایروینگ، ام. آر. جیمز
- صفحات: 40
- 1080 روز پيش
- ~Roya~
- 1,387 بازدید
- ۲۰ کامنت
خلاصه کتاب:
به صفحه شطرنج مقابلم خیره می شوم. سیاه این ور، سفید آن ور. انگشتم را روي سر وزیر می گذارم و لمسش می کنم.
-شطرنج یه بازي دو نفره ست که هر بازیکن، یه گروه مهره به رنگ سفید یا سیاه داره.
سربازها را می چینم.
-در ابتدا که مهره ها چیده شدن، بازیکن سفید حرکت اول رو انجام می ده و بعد بازیکن سیاه و به این ترتیب بازي رو ادامه می دن.
رخ ها را در ستون a و h قرار می دهم.
-هر گروه شونزده تا مهره داره. هشت تا سرباز، دو تا رخ، دو تا اسب، دو تا فیل، یه وزیر و یک شاه!
وزیر را هم سرجایش گذاشتم.
-به مهره هاي سرباز، اسب و فیل، مهره هاي سبک یا کم ارزش و به مهره هاي شاه، وزیر و رخ، مهره هاي سنگین یا با ارزش می گن.
شاه را برمی دارم و مقابل چشمانم می چرخانم.
-کیش؛ وقتیه که مهره حریف با قرار گرفتن در راستاي شاه تو، اونو تهدید می کنه.
چشمکی به شاه سفید می زنم.
-مات؛ وقتیه که شاه کیش میشه و راه فرار نداره!
- نام کتاب: شاه شطرنج
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: پگاه رستمی فرد
- صفحات: 363
- 1085 روز پيش
- ~Roya~
- 3,267 بازدید
- ۱۳ کامنت
خلاصه کتاب:
لبخندهایم نقابی است برای دورماندن از هرگونه توجه
توجههایی که گاه تنها برای فریب دادن، شکستن و سوءاستفاده از قلبِ خیلیخیلی کوچکم است
بارها بهخاطر توجههایی که به آن کردهاند، شکسته است
با لـبهایی متبسم بر رویش چنگی کشیدند
با غضبهایی که هیچگاه قابل فراموشی نیست، مورد سرزنش قرارش دادند
بزرگترها تِرمیناتورهای انساننمایی هستند که هر کدام بارها برندهی جایزه اسکار شدهاند
- نام کتاب: صدایت را نشنوم
- ژانر: تراژدی
- نویسنده: ~حنانه حافظی~
- صفحات: 19
- 1090 روز پيش
- ~Roya~
- 1,083 بازدید
- ۱۲ کامنت
خلاصه کتاب:
داستان دختری به نام لیانا که توسط ملکهی سرزمینش، به عنوان جانشینش انتخاب میشود.
دختری که برگزیده میشود تا با درخشش و پاکیاش ناجی سرزمینش باشد؛ اما غافل از آنکه او با پذیرفتن آن عنوان، بذر کینه را در دل شخصی میکارد که فرمانروایی را حقی میداند که از او سلب شده است.
- نام کتاب: لیانا
- ژانر: فانتزی، تخیلی، عاشقانه
- نویسنده: zahra bagheri
- صفحات: 298
- 1100 روز پيش
- ~Roya~
- 6,474 بازدید
- ۱۰ کامنت
خلاصه کتاب:
گاه در خلوت انبوه افکارم را پشتسر میگذارم و تنها به یک چیز میاندیشم:
-در آنطرف مرز چه میگذرد؟
ندای درونم به آنی، مواجوار گلوگاهم را میفشارد و با بیمیلی لـ*ـب میزند:
-مرزهای دروغ را که جابه جا کنیم، واقعیت را مییابیم و اگر مرزهای واقعیت را برهم زنیم دروغ را!
نهایت سکوت میکنم و قدم به مرزهای ناشناختهای میگذارم که روزی سعی در انکارشان را داشتم.
- نام کتاب: کمی هم از تو
- ژانر: عاشقانه، تراژدی
- نویسنده: نوشین سلمانوندی
- صفحات: 20
- 1105 روز پيش
- ~Roya~
- 1,085 بازدید
- ۱۰ کامنت
خلاصه کتاب:
خودم را میان ظلمات ابدی گم کردهام. نمیدانم کجا هستم و یا کِی اینجا آمدهام، فقط میدانم از آغاز این ماجرا دارم فرار میکنم، فرار از طلسمی که دنبالم نیست؛ چون زنجیرهایش از گردنم آویزان است، من همراهم
میبردمش. دلیل فرارم را همراهم میآورم . من چشمانم را به خون آغشته کردهام و اکنون وقت زجرکشیدنم است.
- نام کتاب: طلسم بصیرت
- ژانر: ترسناک، معمایی
- نویسنده: HadeS
- صفحات: 104
- 1110 روز پيش
- ~Roya~
- 3,512 بازدید
- ۱۱ کامنت