پروانههای دشت دلم بهآرامی سمت شعلهی چشمانت که رازهای جهان را برملا میکند پر میکشند و جاودانه برایت آوازهی جان سپردن سر میدهند یاران از شهد نگاهت به وجد آمده و مات و مبهوت میمانند گویی شمعی بهآرامی در تاریکیِ دلشان افروخته شده و عشق را در تو کمین میکنند