خلاصه کتاب:
آخرین نفسهایم را در قلبم حبس کردهام.
اشک در چشمانم حلقه میزند. اما از دوست داشتن او دست نمیکشم.
نفسهایم بوی درد میدهند. بوی اخطار سوختهای که زیر پایش له شد.
نمیدانم چرا تلاشی نمیکنم این دقایق آخر. نفس کشیدن از جایی برایم سخت شد که نخواستم با
سرنوشت کنار بیام.
آنجا بود که فهمیدم جنگیدن با این دنیا فایده نداره.
- نام کتاب: نفسی از جنس سکوت
- ژانر: تراژدی، عاشقانه
- نویسنده: هستی بابایی
- صفحات: 22
- 1358 روز پيش
- ~Roya~
- 962 بازدید
- ۴ کامنت
خلاصه کتاب:
من قلم به دست میگیرم و مینویسم
احساساتم را
اعتقاداتم را
حتی انحرافاتم را…
مینویسم برای تو
و شاید مهم باشد که تویی که میخواهم بخوانی حتی نگاهی به مُتونم میاندازی یا نه!
من مینویسم!
خواندنش را به دیده منت بپذیر!
- نام کتاب: می نویسم
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: سامیار زاهد
- صفحات: 43
- 1362 روز پيش
- ~Roya~
- 621 بازدید
- ۵ کامنت
خلاصه کتاب:
آذر، دختر بد شانس روزگار، پس از پنج سال؛ از بند اسارت رها شده و پا به سرنوشت جدید خود میگذارد. سرنوشت تلخش او را محکوم به تنهایی اجباری میکند.
حال که آذر از بند آزاد شده است؛ به سختی به هر ریسمانی چنگ میزند تا بتواند خود را نجات دهد و تنها امیدش با رفتن مهرنوش از بین میرود. آذر داستان زندگی خود را از گذشته تا به حال حکایت میکند؛ قصهی عشقش به بنیامین، چگونگی حضور پررنگ مهرنوش در صفحه صفحههای زندگیاش و با آبانی همراه میشود که از او خواستههای بیحد و مرزی دارد.
- نام کتاب: رمان بی آبان دنیا بیابان میشود
- ژانر: تراژدی، عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: DENIRA
- صفحات: 66
- 1366 روز پيش
- ~Roya~
- 2,055 بازدید
- ۳ کامنت
خلاصه کتاب:
اتفاق افتاد؛
همان چیزی که هیچوقت فکرش را هم نمیکردم!
خیلیها را برای عشق در وجودشان به سخره گرفته بودم؛ و حالا انگار سرنوشت قصد داشت با عاشق کردنم، مرا ادب کند!
آن هم عشقی از جنس درد و رنج وشیرینی، به کوتاهی یک لبخند.
آن هم در اولین ساعاتی که به درک ضعیفی از اطراف و اتفاقات خودم رسیدهام و بلند شدم؛ اما بلند شدن من انگار زمینهای برای سقوط بود؛ اما چرا؟
او هم عاشق شد؛ اما فقط عاشق بودن کافی بود؟!
- نام کتاب: فرود کوپیدو
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: فاطمه قاسمی
- صفحات: 248
- 1368 روز پيش
- ~Roya~
- 2,048 بازدید
- ۳۷ کامنت
خلاصه کتاب:
اجرای اتفاقات عاشقانه بین دو دانشجوی عکاسی به نامهای پدرام و هستی است که با به وجود آمدن مریضی
هستی و ورود یک زن به نام سحر به داستان، رابطهی پدرام و هستی دچار مشکلاتی میشود و ...
- نام کتاب: پرتره
- ژانر: تراژدی، عاشقانه
- نویسنده: mohamad_h
- صفحات: 104
- 1372 روز پيش
- ~Roya~
- 1,244 بازدید
- ۴ کامنت
خلاصه کتاب:
داستانی از چهار دوست و یا شاید چهار دشمن!
چهار نفر که سرنوشتشان بههم وابستهاست و…
دختری از تبار آتش و دختری از اجداد کنترل کنندگان آب، پسری به خاکی خیابان و پسری از جنس صاعقه!
قصهای از چهار راز در وجود چهار الهه!
شاید دگر وقت پیدایش پنهانهاست...که میداند؟
- نام کتاب: پیدایش پنهان
- ژانر: علمی_تخیلی، پلیسی
- نویسنده: Hannaneh
- صفحات: 194
- 1374 روز پيش
- ~Roya~
- 6,311 بازدید
- ۶ کامنت
خلاصه کتاب:
پسرک قصهام چه شد که این گونه شدی؟ بر سر عشق بود یا غیرت که این گونه دیوانه شدی؟
فرشته، چه بر سرت آمد که این قدر بی تفاوت شدی؟ مگر قرار نبود فرشته نجات بشوی؟ پس چه شد که
فرشته بداخلاق شدی؟
- نام کتاب: فرشته ی بد اخلاق
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: آیدا رستمی
- صفحات: 85
- 1376 روز پيش
- ~Roya~
- 3,581 بازدید
- ۴ کامنت
خلاصه کتاب:
همه هستی من آیه تاریكیست
كه تو را در خود تكرار كنان
به سحرگاه شكفتنها و رستنهای ابدی خواهد برد
«فروغ فرخزاد»
- نام کتاب: دختری از جنس غم
- ژانر: اجتماعی، عاشقانه
- نویسنده: مهدیه مومنی
- صفحات: 25
- 1378 روز پيش
- ~Roya~
- 1,565 بازدید
- ۲ کامنت
خلاصه کتاب:
یه دختر بد، از نظر اخلاق و رفتار که شیطونی بیش از اندازه داره و آزار مردم باعث خوشحالیش میشه؛
یک دفعه همه چی براش تغییر میکنه و عاشق میشه!
تصور کنید همچین دختری عاشق بشه.
واویلا! آیا دوست دارید نتیجش رو ببینید و بخندید؟ پس با ما همراه باشید...
- نام کتاب: دختر شرور
- ژانر: عاشقانه، طنز، جنایی
- نویسنده: محدثه فارسی
- صفحات: 202
- 1382 روز پيش
- ~Roya~
- 5,834 بازدید
- ۴ کامنت
خلاصه کتاب:
من صداهای متعددی میشنوم، سکوت و صدا!
دیوانهوار این چرخه ادامه داره.
نمیدونم این کلمات اهریمنی از کجا سرچشمه میگیره؛ ولی قطعا کسی پشت این پرده ایستاده؛
شاید یک نفر شاید هم چندین نفر!
"صدای شیطان رو حس کن! اون درون سرت نیست، درون رگته!(9101)"
- نام کتاب: زمزمه اهریمن
- ژانر: ترسناک
- نویسنده: ~HadeS~
- صفحات: 243
- 1408 روز پيش
- ~Roya~
- 4,278 بازدید
- ۱۱ کامنت