خلاصه کتاب:
در تب و تاب سیاهی مشکلات، عشقی رنگین کمانی رقم میخورد و دستخوش تغییراتی هفت رنگ در قرع
مشکلات میشود؛ ولی چه کسی میداند که این عشق خود سیاه چالهای از مشکلات است!
حال زندگی عشاق دستخوش چه تغییراتی میشود؟
چه کسی میداند آخر داستان این عشق ناب چه میشود؟
عشقی که در بین سیاهیست، سیاهیای بیش باقی نمیگذارد.
- نام کتاب: سکوت قلب
- ژانر: اجتماعی، عاشقانه
- نویسنده: *ELNAZ*
- صفحات: 300
- 1072 روز پيش
- ~Roya~
- 5,414 بازدید
- ۳۲ کامنت
خلاصه کتاب:
و درد وقتی معنا پیدا میکند که در گیر و دار افکار پوسیدهی اطرافیان، انگ نحس بخوری. از طوفانهای همه جانبه بریده باشی، از حرفهای بیاساس دیگران و رسومات پوسیده و به دنبال سر پناه پیش کسی بروی که فکر میکنی هم.خانهات است اما یک جاذبه و نیرو همه چیز را تغییر میدهد و رازهای زیادی فاش میشود
- نام کتاب: نانحس
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: gandom و zari dokht
- صفحات: 80
- 1217 روز پيش
- ~Roya~
- 2,981 بازدید
- ۱۱ کامنت
خلاصه کتاب:
سهراب میگفت
«قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد از این خاک غریب»
به قایق شکسته دستی میکشم
میبینی سهراب! نه قایقی برای رفتن هست، نه نایی در بدن
این کهنه قایق شکسته که جان رفتن ندارد
من میمانم و شب تار
من میمانم و قایق شکستهام که زخم دارد
من میمانم و تلاطم دریایی که مات و تاریک است
- نام کتاب: مات و تاریک
- ژانر: تراژدی
- نویسنده: ronak.a
- صفحات: 16
خلاصه کتاب:
زندگی چرخهای از تکرارهاست، چرخهای از تناقضها...
چرخهای که به دست بازی سرنوشت برای گروهی شیرین رقم میخورد و برای گروهی تلخ!
چرخهای که پایانش یا به دست خودمان رقم میخورد، یا به دست خدایمان و یا به دست دیگری...
زیبا زیستند، شیرین زندگی کردند؛ اما تلخ به پایان رسیدند.
پَر پروازشان را گشودند و ناخواسته راهی اوج آسمانها شدند.
یکی تحصیل کرده، یکی با خانواده، یکی دانشجو، یکی نوزارد و یکی تازه عروس و داماد...
همگی ناخواسته و به اشتباه پَر پروازشان سوخت و خاکستر شدند.
سرنوشتشان سقوط نبود؛ اما پروازشان با سقوط همراه شد...
- نام کتاب: پرواز سقوط
- ژانر: تراژدی
- نویسنده: ASaLi_Nh8ay
- 1245 روز پيش
- ~Roya~
- 789 بازدید
- ۵ کامنت
- 19 اسفند 1399
- 20:20
- دانلود رمان, دانلود رمان اجتماعی, دانلود رمان تراژدی, دانلود رمان جنایی, دانلود رمان طنز, دانلود رمان عاشقانه, دانلود رمان مذهبی, دانلود کتاب, دانلود کتاب جدید, ژانر عاشقانه, کتاب, ویژه رمان 98
خلاصه کتاب:
زمانی که سورن، از انتظار کشیدن برای جرعهای آرامش خسته شده بود، شخصی متفاوت از دوردستها پیدا میشود تا در عمارت بزرگ خانوادهی سورن کار کند. در همین منوال، او برادرش، پارهی تنش را از دست میدهد. بیرمقتر از همیشه، نمیداند با خانوادهی آسیبپذیرش چه کار کند؛ اما کسی در همین حوالی، به کمک او میشتابد.
- نام کتاب: عاجز از انتظار
- ژانر: اجتماعی، تراژدی
- نویسنده: آفسا
- صفحات: 402
- 1315 روز پيش
- ~Roya~
- 4,270 بازدید
- ۹ کامنت
خلاصه کتاب:
مقدمه دلنوشته آرزو مطار:
سوگند به عشقی که همچو شرارهای آتشین در دلم رخنه کرده است؛ من آمادهام تا همچو عقابی، پرواز را آغاز کنم. آغاز پروازی پرشور که با مهری ناگسستنی در آسمانها شروع
میشود!
سوقم میدهد به سوی پرواز. اوج گرفتن آسان است، لیک شروع سخت است! اما میدانی، ذوق رسیدن به آرزوهایم،
من حاضرم تا بیکرانها حتی بی بال پرواز کنم و عین افسانه ققنوس از بین بروم!
- نام کتاب: آرزو مطار
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: Hannaneh
- صفحات: 25
- 1323 روز پيش
- ~Roya~
- 785 بازدید
- ۶ کامنت
خلاصه کتاب:
چشم میبیند و قلب زجر میکشد؛ و اینگونه است که هرچه از ذهن رد میشود را ثبت میکنیم!
- نام کتاب: آشوب یک ذهن بی صدا
- ژانر: تراژدی
- نویسنده: زهرا سرفراز
- صفحات: 78
- 1331 روز پيش
- ~Roya~
- 1,040 بازدید
- ۷ کامنت
خلاصه کتاب:
خیس میخورد یادت، در ژرفای تاریکی...
میان انبوهی از نالههای باد و گریز آسمان از وحشت...
نیستی و نخواهی آمد، میدانم که نمیشود!
به کمک کشیده میشوم تا پرتاب به غم نشوم.
در دورترینها، شاید هم نزدیک به تویی که جز وهم هیچ نیستی.
- نام کتاب: اندکی هیچ
- ژانر: عاشقانه، تراژدی
- نویسنده: نوشین سلمانوندی
- صفحات: 37
- 1422 روز پيش
- Es_Shima
- 3,161 بازدید
- ۲ کامنت
خلاصه کتاب:
شه زادهی تباهیها شه زادهی مغرورِ بی گناه...
زندگی اگر چه تلخ اگرچه تو همیشه بی پناه...
تقدیر تو مشخص نیست که اجباری نیست..
انتخاب الان تو دنیای آیندهات را میسازد.
نترس و نترس و نترس!
بیا با هم دنیای رویاییات را بسازیم که تو دیگر تنها نیستی.
- نام کتاب: شهزاده جان
- ژانر: مناسبتی
- نویسنده: کار گروهی کاربران انجمن رمان 98
- صفحات: 17
- 1580 روز پيش
- Es_Shima
- 27,223 بازدید
- ۱۷ کامنت
خلاصه کتاب:
یا رب محبت چه چشمهای است
که قطرهای چشیدم و دریا گشتم
شبانگه گرد گل پروانه گشتم
گل ناز تو را ب* و س*یدم از شوق
ولی آن گل کجا بوی تو را داشت!
ولی هرچند ب*و س*یدم گلت را
دل تنگم چو غنچه هیچ نشکفت...
- نام کتاب: جشن خون
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: sh.roohbakhsh
- صفحات: 14
- 1615 روز پيش
- Es_Shima
- 1,320 بازدید
- ۱ کامنت