تمامی رمان های این سایت متعلق به رمان ۹۸ می باشد و هر گونه کپی برداری از آنها شرعا حرام است و پیگرد قانون دارد.
اینجا محفلی دوستانه برای رشد و ارتقا فرهنگ کتاب خوانی می باشد.
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر کتاب هایتان به ما بپیوندید!
نگاه در چشمان بیمارش می دوزم! بغض را قورت می دهم…اما..نه نمی شود..همی شه باریدن یعنی زن..زن یعنی همی شه باریدن!
اینجا هوا ابریست…آنجا را نمی دانم !اینجا نفس تنگ است..آنجا را نمی دانم !اینجا دنیایم اندازه *غ**و*شیست که یکبار هم لمسشان نکرده…اینجا…نجیبانه دور می شوم..نانجیبانه قلبم پا می کوبد!
اینجا زنی عاشقانه می بارد..اشتباه نکن…همه جا زنان می بارند…گاهی عاشقانه..گاهی عارفانه…گاهی گاهی زنان تنها می بارند…بی هیچ بهانه…
✳ قسمتهایی از این رمان:
برای چه بود هم نمی دانم..اما خوب می دانم سکون در وجودم ساکن شده! به رهام نمی گویم…نمی گویم که از روش او برای آرامش استفاده کرده ام…نمی گویم تا نگوید ” من درست می گفتم” تا فکر نکند به خاطر اجبار او به نماز روی آوردم…واقعا هم همین است…از روی دربه دری…از بی حسی..ازاعصابی که دیگر نمی کشید به خدا پناه بردم! صدای موبایلم بلند می شود…رهامم…آرام جواب می دهم…
–بله؟
–کجایی؟؟ چرا خونه نیستی؟ صدا میاد…بیرونی؟ این وقت شب نگار؟
چشمانم را می بندم…
–سلام…
–سلام..جوابمو بده..
–اره اومدم کافی…
نفسش را فوت می کند:
–تنها؟ برای چی؟
–تنها…معمولا برای چی می ان کافی؟
چیزی نمی گوید:
–رادین کجاست؟
–خوابیده…رفته بودیم کشتی…خسته بود..
حرفی ندارم…ساکت میمانم…
–نگارم…خوبی؟ حس می کنم یه چیزی شده…می شه حرف بزنی؟
او چرا اینقدر نرم شده؟ دوری مشتاقش کرده؟
–هیچی نشده..هیچی..رهام!
–جانم؟
چقدر انتظار برای شنیدنش داشتم؟ چرا حالا بااین همه فاصله…چرا وقتی در چشمانش خیره می شدم و صدایش می کردم …اینگونه جوابم نمی کرد؟ بی حال می گویم:
–یکبار از ته دل …یا هزار بار از روی تفنن؟
نگاه در چشمان بیمارش می دوزم! بغض را قورت می دهم…اما..نه نمی شود..همی شه باریدن یعنی زن..زن یعنی همی شه باریدن!
اینجا هوا ابریست…آنجا را نمی دانم !اینجا نفس تنگ است..آنجا را نمی دانم !اینجا دنیایم اندازه *غ**و*شیست که یکبار هم لمسشان نکرده…اینجا…نجیبانه دور می شوم..نانجیبانه قلبم پا می کوبد!
اینجا زنی عاشقانه می بارد..اشتباه نکن…همه جا زنان می بارند…گاهی عاشقانه..گاهی عارفانه…گاهی گاهی زنان تنها می بارند…بی هیچ بهانه...
تارنمای رمان 98 طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران اداره میشود.
انجمن رمان ۹۸ محفلی دوستانه برای رشد و ارتقا فرهنگ کتاب خوانی و خدمت به ایران عزیز می باشد. برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر رمان ها و نوشته های خودتان به ما بپیوندید! ◄
ثبت نام در انجمن رمان 98 ►
خانوادهی رمان ۹۸، با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
سایت رمان 98 همواره بروز ترین رمانهای نویسندگان را در اختیار اقشار مختلف جامعه میدهد تا به دلیل علاقه افراد به تکنولوژی امکان خواندن کتابهای متنوع را برای همه سنین راحتتر کند و سرانهی مطالعه جامعه رارونق بخشد.
هم چنین بخش انجمن سایت با هدف کمک و حمایت به افرادخوش ذوق و با استعداد ایجاد گشته تا ضمن نشر آثار در بهبود قلم عزیزان نیز سهمی داشته باشد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ۹۸ | دانلود رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
سلام
چرا انجمن برام بالا نمیاد.؟
سلام وقت بخیر
الان چک کنید❤️
عالی بود.
خسته نباشید عزیز. 🙂