رمان ۹۸ | دانلود رمان
رمان نودهشتیا، مرجع نوشتن و دانلود رمان جدید
دانلود رمان روجیار
۵/۵ - (۱ امتیاز)

دانلود رمان روجیار

⭐️ دانلود رمان روجیار

 

⭐️خلاصه‌ی رمان:

چند سالی می‌گذرد و همچنان در خاطرم پررنگ، بالاخره رسیده بود. با شوق به استقبالش می‌رفتم؛ اما از من رو گرفته بود.
نمی‌گذاشت که چشمانش را ببینم؛ جوابم را نمی‌داد! گناهی مرتکب شده‌ بودم که این‌‌گونه سرد شده نگاهم می‌کرد؟
سرم را به زیر انداختم؛ خون‌های زیر پایم را نگاه می‌کردم. ناباور نگاهم را بالا کشاندم.
چشم‌هایش غزلی را زمزمه می‌کردند… .

 

⭐️ قسمتی از رمان:

وسط حرفش پریدم و با صدای بلند گفتم:
– از من می‌خوای که با دست خودم بچه‌ام رو به کشتن بدم؟ می‌دونی که این‌کار چقدر عوارض داره؟
با بغض و حرص ادامه دادم:
– از وقتی بهم گفتید غده بدخیمه، شب و روز واسم نمونده! بچه‌ام نمی‌تونه این درد رو تحمل کنه؛ نگاهش کن!
به سمت اِنسیه که آروم روی تخت بیمارستان خوابیده بود اشاره کردم:
– می‌بینیش؟ می‌بینی به چه وضعی افتاده؟ این همون بچه‌‌ی دو ماه پیشه؟ بچه‌ام حتی یه دفع عادی رو نمی‌تونه انجام بده!
دستم رو به کمرم زدم و با حرص بیشتری ادامه دادم:
– شنیدی اون دکتره چی‌گفت؟
ادای دکتر رو درآوردم:
– شما با خودتون چی فکر کردید؟ خدا چه کاری می‌تونه بکنه؟ امام‌ها و پیامبر‌ها مگه دکترن؟ هیچ کاری نمی‌تونن بکنن!
با دندون‌هایی که روی هم می‌ساییدمشون گفتم:
– بچه‌ام رو زیر دست این بذارم؟ به اصطلاح دکتری که فکر می‌کنه خدا هیچ‌کاره هست؟
بی‌هیچ حرفی روی مبل نشست. می‌دونستم اون هم به اندازه‌ی من داغونه و می‌دونستم اون هم دنبال راه درمانه!
با ناله‌ی ریز انسیه، به سمتش برگشتم.
– من فردا از این‌جا می‌برمش؛ می‌برم یه جایی که خودم به دکترش مطمئن هستم!
ترس به چشم‌هاش نشست و با هول و دستپاچگی گفت:
– می‌خوای چی‌کار کنی فاطمه؟ خطرناکه عزیزم! می‌خوای خودسر ترخیصش کنی که چی؟ حماقت نکن!
لبخندی به چهره‌ی نگرانش زدم و گفتم:
– نگران چیزی نباش مامان! جایی که می‌خوام ببرمش بهتر از همه‌ی بیمارستان‌هاست؛ فقط ایمان و خلوص نیت می‌خواد. این دیگه آخرین راهه، حاظر نیستم بچه‌ام رو برای شیمی درمانی بفرستم.
سرش رو آروم تکون داد.
از جاش بلند و گفت:
– من می‌رم به بابات زنگ بزنم.
سرم رو تکون دادم، دستی به صورت فرشته‌ی نازم کشیدم که با بی‌حالی و با چشم‌های نیمه‌باز نگاهم می‌کرد. بغضم رو قورت دادم و لبخندی هر چند مصنوعی، روی صورتم نشوندم:
– چطوری خوشگل مامان؟ خوبی؟ گرسنته؟
دستم رو گرفت و آروم کشید. کنارش دراز کشیدم. خودش رو بهم نزدیک کرد و جلوی لباسم رو بین دست‌هاش گرفت. آروم موهای پشت سرش رو نوازش کردم و زمزمه مانند شروع به خوندن کردم.
برخورد شکم برآمده‌اش با بدنم اذیتم می‌کرد. بچه‌ام با این‌که خیلی لاغر شده بود؛  ولی شکمش برآمده و بزرگ بود. همه‌اش به‌خاطر اون غده‌ی لعنتی بود!
تقه‌ای به در اتاق خورد.

 

⭐️ رمان‌های پیشنهادی:

داهل
نیمه‌ی تاریک آزادی
روزهای بی‌پناهی

⭐️ دلنوشته‌های پیشنهادی:

یک قلب سیاه
کفش بلورین
ده ظلم

 

⭐️ نظر شما در مورد دانلود رمان روجیار چیست؟

نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

⭐️برای عضویت در انجمن رمان ۹۸ کلیک کنید.⭐️

در صورت نیاز رمز فایل: roman98.com


مارا در اینستاگرام دنبال کنید

کانال انجمن ما

 

  • اشتراک گذاری
خلاصه اثر

چند سالی می‌گذرد و همچنان در خاطرم پررنگ، بالاخره رسیده بود. با شوق به استقبالش می‌رفتم؛ اما از من رو گرفته بود. نمی‌گذاشت که چشمانش را ببینم؛ جوابم را نمی‌داد! گناهی مرتکب شده‌ بودم که این‌‌گونه سرد شده نگاهم می‌کرد؟ سرم را به زیر انداختم؛ خون‌های زیر پایم را نگاه می‌کردم. ناباور نگاهم را بالا کشاندم. چشم‌هایش غزلی را زمزمه می‌کردند... .

مشخصات اثر
  • نام اثر
    روجیار
  • ژانر
    عاشقانه، تراژدی، اجتماعی
  • نویسنده
    پولاریس
  • ویراستار
    YeGaNeH, MOBINA
  • کپیست
    YeGaNeH
  • طراح کاور
    Mohadeseh.f
  • صفحات
    401
  • حجم
    5
  • منبع تایپ
    انجمن رمان ۹۸
لینک های دانلود
کامنت ها
  • MaRjAn
    ۵ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۸:۴۴

    خسته نباشین🌺

    • Arti
      ۷ مرداد ۱۴۰۳ | ۰۳:۵۲

      💙

  • ~MobinA~
    ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ | ۰۹:۵۰

    خسته نباشی نویسنده خوش قلم🩷

    • Arti
      ۱۳ مرداد ۱۴۰۳ | ۱۶:۳۹

      ممنون🩵

تبلیغات
پارسکدرز اولین بازار کار آنلاین ایران
ورود کاربران

  • ~MobinA~خسته نباشید حرف نداشت🌺...
  • ~MobinA~خسته نباشید عالییی بود🪻🫧...
  • ~MobinA~قلمت مانا گلم خسته نباشی🩶💜...
  • ~MobinA~خسته نباشی عزیزم عالی بود🤍🩷...
  • ~MobinA~خسته نباشی گلم💜 شاهد موفقیت‌های بیشترت باشیم☺️...
  • ~MobinA~بسیار گوش‌نواز بود خسته نباشید💙...
  • ~MobinA~بسیار دلنشین و زیبا💕...
  • ~MobinA~کارت حرف نداشت خسته نباشی🤭🧡...
  • ~MobinA~عالی بود قلمتون مانا💫💛...
  • ~MobinA~احسنت خسته نباشید👏🏻...
درباره سایت
رمان ۹۸ | دانلود رمان
خانواده‌ی رمان ۹۸، با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است. سایت رمان 98 همواره بروز ترین رمان‌های نویسندگان را در اختیار اقشار مختلف جامعه می‌دهد تا به دلیل علاقه افراد به تکنولوژی امکان خواندن کتاب‌های متنوع را برای همه سنین راحت‌تر کند و سرانه‌ی مطالعه جامعه رارونق بخشد. هم چنین بخش انجمن سایت با هدف کمک و حمایت به افرادخوش ذوق و با استعداد ایجاد گشته تا ضمن نشر آثار در بهبود قلم عزیزان نیز سهمی داشته باشد
آمار سایت
  • 167 نوشته
  • 0 محصول
  • 1205 کامنت
  • 562 کاربر
دسترسی سریع
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ۹۸ | دانلود رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.