دانلود دلنوشته تراژدی سفری به مقصد تو
⭐️ دانلود دلنوشته سفری به مقصد تو
⭐️مقدمه دلنوشته سفری به مقصد تو :
فکر میکردم که میتوانم تا ابد با کوله رنگورورفتهام قدم بزنم و به هیچ چیز فکر نکنم
از شعر و شاعری و عشق و عاشقی گریزان بودم
ولی هنگامی که نسیم تو از شرق وزیدن گرفت، نفهمیدم چگونه راهم را سوی تو کج کردم!
⭐️ قسمتهایی از این دلنوشته:
به چمدانم نگریستم؛ برای رسیدن به تو به چه مقدار توشه نیاز داشتم؟
چقدر پول و چه نوع جامهای؟
نمیدانستم! حتی میلم به پر کردن و حمل کردن چمدانی سرد و سنگین نمیکشید!
کولهپشتی خستهای را برداشتم و چند تکه وسیله ضروری در آن قرار دادم
فقط دلم میخواست بروم و دیگر هیچ کس را نبینم!
با هیچ کس حرفی نزنم و فقط بروم به جایی که خورشید طلوع میکرد!
***
چنان آشفته بودم که میتوانستم راهرویی کوچک را
بارها و بارها دور بزنم و با قدمهایم طول راهرو را اندازه بگیرم
اما دلم مسیری بلند میخواست؛ جادهای بیانتها برای رفتن!
فکر میکردم نمیتوانم چندان هدفمند حرکت کنم
اما تو مرا میخواندی و بهسمت خود میکشاندی
قدمهای شمردهشمرده و خسته من به شوق تو بیتاب میشدند
حس میکردم میتوانم مثل نور تا بینهایت سفر کنم؛ شاید تا تو!
***
چیزی مانند غم، چیزی مانند عشق
چه بود که مرا تا ناکجاآباد میکشاند؟
روزی با دوستی قدم میزدم
او نیز مثل من عاشق قدمهای بیانتها بود
از من پرسید «عاشق شدهای؟» خندیدم و گفتم «نه!»
و او گفت «پس خوشا به حالت!»
اما هنوز نمیدانم چه چیزی مرا میکشانَد که نه عشق است و نه غم
نه فکر است و نه خیال
***
از کنار جویبارها و سبزهزارها گذشتهام
طی سفر سختم خیلی وقتها کم آوردم؛ چرا که توشهام اندک و سرم سَبُک بود
تو را ندیده و صدایت را نشنیده بودم و فقط قدم برمیداشتم بهسمت تو
خبری از ناکجاآباد موعود شنیده بودم و بیآنکه بدانم دقیقاً کجاست، بهسمتش میرفتم
وصف شهرها و دیارهای بسیار زیبایی را شنیدم و به آنها هم سری زدم
اما هیچ کدام «تو» نبودند؛ پس، از آن دیارها هم رفتم
فقط رفتم؛ مانند بادی که میوزد و دیگر باز نمیگردد
***
در کوله خستگیام، بهجز چند تکه لباس ساده و چند کنسرو سرد، دفترچه کوچکی داشتم
هر جا که میرفتم، سراغ تو را میگرفتم، وصف تو را میشنیدم و در دفترم مینوشتم
حتی گاهی طرحهایی ضعیف میکشیدم
اما اگر راستش را بگویم، هیچ کس به من نگفت کِی و کجا به تو میرسم
چون هیچ کس تو را ندیده بود و از تو خبری نداشت
روحی بودی که سخن از او بسیار بود؛ اما سندی دال بر وجودش یافت نمیشد
تنها سند وجود تو چشمهای من بودند که هنگام شنیدن از تو میدرخشیدند
⭐️رمان های برگزیده پیشنهادی :
رمان صومعه شیطان(جلد دوم هنری جونز) | hanane.h.f.z کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان در پس یک پایان | روشنک.آ
رمان سیتا | سارا اکبری
رمان سرزمین ناشناخته | ℳelissa کاربر انجمن رمان ۹۸
⭐️رمان های درحال تایپ پیشنهادی :
رمان دلدادگی واهی | گیلدا افتخار کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ایلانگا | E.Orang کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان هویت مستور | nefes_rad کاربر انجمن رمان ۹۸
⭐️دلنوشته های پیشنهادی :
دلنوشته من | سامیار زاهد
حرمان | ronak.a کاربر انجمن رمان ۹۸
هرماس | Tavan کاربر انجمن رمان ۹۸
پیچ و خم دنج | elina2003 کاربر انجمن رمان ۹۸
⭐️ نظر شما در مورد دانلود دلنوشته سفری به مقصد تو چیست؟
نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
⭐️برای عضویت در انجمن رمان ۹۸ کلیک کنید.⭐️
در صورت نیاز رمز فایل: roman98.com
مارا در اینستاگرام دنبال کنید
کانال انجمن ما
عالی بود
موفق باشید^^
ممنونم!
آفسا عزیزم خسته نباشید🌹🌹🌹😘😘😘
زیبا و دلنشین بود.😍
موفق باشی عزیزم😍🌹😘
امیدوارم کارای بیشتری ازت ببینیم.😘🌹
ممنونم زهراجان!
خوشحالم که با نگاهت نوشته ام رو منور کردی ^_^
خیلی قشنگه
خدا قوت عزیزم
قربان شما ممنون از ویراستاریتون 😊
ممنون از نگاه های قشنگی که دلنوشته من رو خوندن
امیدوارم که همه دخترها و پسرهای سرزمینم، بتونن همسفر خوبی برای سفر زندگیشون پیدا کنن 🌹
موفق باشید عالیه
عالی خسته نباشی عزیزم
مثل همیشه بینظیر، خسته نباشید🌺🌺
موفق باشید ????
خسته نباشی آفسا جان زیبا بود🌺
قلم زیبایی دارید
خسته نباشید🌸✨
موفق باشید نویسنده خوشقلم🤍
قلمت مانا گلم، کارت عالی بود😉🧡