رمان ۹۸ | دانلود رمان
رمان نودهشتیا، مرجع نوشتن و دانلود رمان جدید
دانلود رمان خاک منفور
به این کتاب امتیاز دهید

دانلود رمان خاک منفور

⭐️دانلود رمان خاک منفور

 

⭐️خلاصه رمان خاک منفور:

سالیان سال از آن ماجرای هولناک و شکست سخت و قسمی که خورده گذشته و اکنون پیشگویی می‌گوید او دوباره حمله می‌کند.
قرن‌ها پیش به کمک جادوگری نامرد حمله کرد؛ اما حال چه کسی می‌داند به کمک چه کسی؟ اویی که فراموش کرده خداوند هیچ‌گاه بندگانش را رها نمی‌کند و همواره افرادی هستند که با کمک خداوند او را شکست می‌دهند. افرادی مانند آیریس؛ دختری با موهای سپید و یارانش.
و به راستی که «شیطان» از آیریس می‌ترسد.

 

⭐️ قسمتی از رمان:

در سکوت به آن‌ها نگاه می‌کردم که سامیار با اخم‌هایی در هم سرش را بالا گرفت و رو به من گفت:
– هی تو کی هستی؟
– من…
– کی هستی؟
با خشم نگاهش کردم و گفتم:
– ساکت شو تا بگم.
سهند اخم‌هایش را در هم کشید و چیزی نگفت. به سامیار نگاه کردم که دستش را زیر چانه‌اش زده بود و با تعجب به من نگاه می‌کرد و در فکر بود. توجهی به او نکردم و نگاهم را به دخترک دوختم.
موهایش را کنار زدم و سرش را از روی پاهایم برداشتم و آرام بر زمین گذاشتم. به‌سمت آن دو نفر برگشتم و مستقیم به‌سمت سهند رفتم و دستم را روی سرش گذاشتم. باید می‌فهمیدم که از کجا آمده‌اند و اینجا چه می‌کنند. اگر خطایی نکرده بودند باید از اینجا خارج می‌شدند. چشمانم را بستم و تا قبل از اینکه سامیار و سهند حرکتی کنند همه‌ چیز را فهمیدم. آن‌ها هر سه دوست هستند که بعد از اینکه فهمیدند انسان عادی نیستند، تا به خود بجنبند شیاطین آن‌ها را دزدیدند و به طرز فجیعی شکنجه کردند. دستم را از روی سرش برداشتم که با نفس‌نفس به روی زمین افتاد. همان‌جور که در حال حرکت به پشت تپه‌ای بودم گفتم:
– کاری به خاطرات شخصیت نداشتم؛ فقط خواستم ببینم چرا اینجایی.
رویم را به طرفشان برگرداندم که متوجه سارا شدم که در حال بهوش آمدن بود. سامیار دست سارا را گرفت و بلند کرد و حالش را از او پرسید. اشاره‌ای به آن سه کردم که نگاهشان در نگاهم گره خورد.
سهند با اخم، سارا با تعجب و سامیار با بی‌تفاوتی به من نگاه می‌کردند. نفس عمیقی کشیدم و گفتم:
– دنبالم بیاین، می‌فرستمتون یه جای امن. اینجا نمونین بهتره براتون.
سهند و سامیار خواستند اعتراضی کنند که سارا با پای لنگ و به همراه یک ‌لبخند به طرفم حرکت کرد که با این کارش آن‌ دو مجبور به حرکت شدند. سارا کنارم ایستاد و گفت:
– خوشحالم که بالاخره تونستم ببینمتون.
با تعجب نگاهش کردم:
– مگه تو…
همان‌جور که به روبه‌رویش نگاه می‌کرد با لبخند سری تکان داد و تأیید کرد. آن دو پسر پشت‌سرمان حرکت می‌کردند و مراقب اطراف بودند. به پشت تپه شنی که رسیدیم چشمانم را بستم و درخت سرو داخل حیاط خانه پیرمرد را تصور کردم که در عرض چند ثانیه یک ‌دروازه به شکل کهکشان ظاهر شد.

 

⭐️رمان‌های پیشنهادی:

رمان فرشته نجات | bita sadeghi کاربر انجمن رمان ٩٨

رمان تاوان تبسم | Saba.s.f کاربر انجمن رمان ۹۸

رمان آخرین طلوع | علی آبانی کاربر انجمن رمان ۹۸

رمان ژیکان | ماهی! کاربر انجمن رمان ۹۸

 

⭐️ نظر شما در مورد دانلود رمان خاک منفور چیست؟

نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

 

⭐️برای عضویت در انجمن رمان ۹۸ کلیک کنید.⭐️

در صورت نیاز رمز فایل: roman98.com


مارا در اینستاگرام دنبال کنید

کانال انجمن ما

  • اشتراک گذاری
خلاصه اثر

سالیان سال از آن ماجرای هولناک و شکست سخت و قسمی که خورده گذشته و اکنون پیشگویی می‌گوید او دوباره حمله می‌کند. قرن‌ها پیش به کمک جادوگری نامرد حمله کرد؛ اما حال چه کسی می‌داند به کمک چه کسی؟ اویی که فراموش کرده خداوند هیچ‌گاه بندگانش را رها نمی‌کند و همواره افرادی هستند که با کمک خداوند او را شکست می‌دهند. افرادی مانند آیریس؛ دختری با موهای سپید و یارانش. و به راستی که «شیطان» از آیریس می‌ترسد.

مشخصات اثر
  • نام اثر
    خاک منفور
  • ژانر
    ترسناک، فانتزی، عاشقانه
  • نویسنده
    سحر احمدی
  • ویراستار
    عسل شمس
  • کپیست
    Saghar
  • طراح کاور
    Khatereh.A
  • صفحات
    79
  • حجم
    1.39
  • منبع تایپ
    انجمن رمان 98
لینک های دانلود
کامنت ها
  • ~MobinA~
    ۱۹ شهریور ۱۴۰۳ | ۱۶:۴۸

    خسته نباشی عزیزم کارت عالی بود💚👌

تبلیغات
پارسکدرز اولین بازار کار آنلاین ایران
ورود کاربران

  • ~MobinA~خسته نباشی گلم💜 شاهد موفقیت‌های بیشترت باشیم☺️...
  • ~MobinA~بسیار گوش‌نواز بود خسته نباشید💙...
  • ~MobinA~بسیار دلنشین و زیبا💕...
  • ~MobinA~کارت حرف نداشت خسته نباشی🤭🧡...
  • ~MobinA~عالی بود قلمتون مانا💫💛...
  • ~MobinA~احسنت خسته نباشید👏🏻...
  • ~MobinA~خسته نباشی عزیزم کارت عالی بود💚👌...
  • Fatemehعالی و زیبا...
  • Fatemehدر یک کلمه، فوق‌العاده‌ست. من که زیاد از دلنوشته خوشم نمیومد، جذب قلمش شدم....
  • MaRjAnقلمتون مانا🌱...
درباره سایت
رمان ۹۸ | دانلود رمان
خانواده‌ی رمان ۹۸، با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است. سایت رمان 98 همواره بروز ترین رمان‌های نویسندگان را در اختیار اقشار مختلف جامعه می‌دهد تا به دلیل علاقه افراد به تکنولوژی امکان خواندن کتاب‌های متنوع را برای همه سنین راحت‌تر کند و سرانه‌ی مطالعه جامعه رارونق بخشد. هم چنین بخش انجمن سایت با هدف کمک و حمایت به افرادخوش ذوق و با استعداد ایجاد گشته تا ضمن نشر آثار در بهبود قلم عزیزان نیز سهمی داشته باشد
آمار سایت
  • 163 نوشته
  • 0 محصول
  • 1201 کامنت
  • 531 کاربر
دسترسی سریع
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان ۹۸ | دانلود رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.