خلاصه کتاب:
او دستکشی ساخت با قدرتهای مختلف؛ ولی چه میدانست اختراعش فاجعهای در آینده میسازد؟
اختراع او، یک اختراع شیطانی بود که با تقسیم شدن، سایه انداخت بر زندگی شش برادر! داستان شروع شد و همراه با خود، کشت و کشتارها و کینه ها را شروع کرد؛ امپراطوری جدیدی بنا کرد و به رز سیاه آغازین بخشید و به راستی، او پایهگذار لحظات شومی در آینده بود؛ بیآنکه خودش بداند!
- نام کتاب: برادران
- ژانر: فانتزی، عاشقانه
- نویسنده: علی آبانی
- صفحات: 161
- 1180 روز پيش
- ~Roya~
- 1,841 بازدید
- ۹ کامنت
خلاصه کتاب:
چشم میبیند و قلب زجر میکشد؛ و اینگونه است که هرچه از ذهن رد میشود را ثبت میکنیم!
- نام کتاب: آشوب یک ذهن بی صدا
- ژانر: تراژدی
- نویسنده: زهرا سرفراز
- صفحات: 78
- 1182 روز پيش
- ~Roya~
- 1,015 بازدید
- ۷ کامنت
خلاصه کتاب:
من ماهورام، ماهورای سپهری!
چرخش زندگی، این بار روی تلخش را نشان من و خواهرم میدهد؛
اما نمیداند که تقدیر، جایگاهش سکویی بالاتر از تمام تلخیهاست.
وقتی که برسم به تمام نشدنهایی که روزی آرزویشان را داشتم،
دستانم را بالا میبرم و ماه را در آ*غو*ش میگیرم؛ او تماماً برای من است!
- نام کتاب: شاپرکی برای ماه
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: Mahla_Bagheri
- صفحات: 164
- 1184 روز پيش
- ~Roya~
- 1,913 بازدید
- ۸ کامنت
خلاصه کتاب:
خیس میخورد یادت، در ژرفای تاریکی...
میان انبوهی از نالههای باد و گریز آسمان از وحشت...
نیستی و نخواهی آمد، میدانم که نمیشود!
به کمک کشیده میشوم تا پرتاب به غم نشوم.
در دورترینها، شاید هم نزدیک به تویی که جز وهم هیچ نیستی.
- نام کتاب: اندکی هیچ
- ژانر: عاشقانه، تراژدی
- نویسنده: نوشین سلمانوندی
- صفحات: 37
- 1273 روز پيش
- Es_Shima
- 3,125 بازدید
- ۲ کامنت
خلاصه کتاب:
مشکی!
چرا قلب مشکی نیست؟
مگر نه اینکه قلب تمام احساسات را در خود دارد و مشکی هم تمام رنگ ها را؟
اصلا از نظر من جهان هم مشکی است!
- نام کتاب: مشکی مات
- ژانر: عاشقانه، تراژدی
- نویسنده: Yäs~
- 1394 روز پيش
- Es_Shima
- 35,649 بازدید
- ۱۲ کامنت
خلاصه کتاب:
نارون، همان کلاغ بد شگونی است که به خیالش هر فراز و نشیب زندگی را با قدمهایش بر هم میریزد
و اما کسی از جنس عشق در قعر سیاهیِ روزهایش ناجیاش میشود!
ریسمانهای در هم پیچیدهای از عشقشان گاه به زندگیاشان استحکام میبخشد و گاهی دیگر لغزش است که این ریسمانها را رها میکند.
- نام کتاب: کلاغ زاده
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: نوشین سلمانوندی
- صفحات: 291
- 1455 روز پيش
- Es_Shima
- 23,930 بازدید
- ۶ کامنت
خلاصه کتاب:
بهشت دالانیست که وقتی پایان مییابد قدرش را میدانی.
وقتی در آغاز این مسیر بودم هیچ گاه در مخیله ام نمیگنجید با حسادتی شاید کودکانه کوتاه کنم راه این دالان را!
کاش، میگفتمش که چه خوره ای افتاده به جانم و لحظه لحظه دیوار های دالان را میجود.
ما بی هم نمیتوانیم! هم تو میدانی و هم من...
اندکی از غرورت بکاه، سمتم بیا؛ دستت را به سویم دراز کن.
این دالان بیتو برایم از جنس جهنم است.
- نام کتاب: دالان بهشت
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: نازی صفوی
- صفحات: 384
- 1456 روز پيش
- Es_Shima
- 19,536 بازدید
- ۶ کامنت
خلاصه کتاب:
پاییز در راه است !
پاییزی که میخواهم به خاطر تو در آن لبخند بزنم .
خزان امسال یک پارادوکس خواهد بود !
غم از دست دادن یک دوست و شادی برای تو .
این خزان تلخ و صعب خواهد بود، محبوبم !
مراقب باش
- نام کتاب: پاییز می آید
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: asali_nh8ay
- صفحات: 10
- 1457 روز پيش
- Es_Shima
- 8,786 بازدید
- ۱ کامنت
خلاصه کتاب:
پست شدهایم!
نگاهمان پر از ترحم است؛ اما دَم از دلسوزی میزنیم و تظاهر به همدردی میکنیم...
کاش از راه برسد،
آنی که قرار است بذر نیکی را در دلهایمان بکارد!
روزی میرسد که چرخ روزگار دست خوبان تاریخ میافتد.
البته خدا کند تا آن زمان،
خوبانی هنوز وجود داشته باشند...
- نام کتاب: دلِ من
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: asali_nh8ay
- صفحات: 11
- 1458 روز پيش
- Es_Shima
- 9,189 بازدید
- ۱ کامنت
خلاصه کتاب:
وقتی که درآیینه نگاه میکنم، چه کسی را باید ببینم؟
هیولایی ترسناک با چهرهای خشن، یا مردی که خود را فدای عشقش کرد؟!
حال که از هم دور شدهایم، داستانمان چگونه خواهد شد لیلی من؟
من را به یاد میآوری یا بازهم خود را برایت به آب و آتش بزنم؟
رمان ارباب رعیتی و انتقامی مرد سوخته اختصاصی انجمن رمان 98 نوشته شده است
کپی از این رمان بدون اجازه نویسنده ممنوع میباشد و پیگرد قانونی دارد!
- نام کتاب: مرد سوخته ی من
- ژانر: عاشقانه، تراژدی، اجتماعی
- نویسنده: آیدا رستمی
- صفحات: 148
- 1460 روز پيش
- Es_Shima
- 55,600 بازدید
- ۱۷ کامنت