خلاصه کتاب:
من قلم به دست میگیرم و مینویسم
احساساتم را
اعتقاداتم را
حتی انحرافاتم را…
مینویسم برای تو
و شاید مهم باشد که تویی که میخواهم بخوانی حتی نگاهی به مُتونم میاندازی یا نه!
من مینویسم!
خواندنش را به دیده منت بپذیر!
- نام کتاب: می نویسم
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: سامیار زاهد
- صفحات: 43
- 1094 روز پيش
- ~Roya~
- 587 بازدید
- ۵ کامنت
خلاصه کتاب:
آذر، دختر بد شانس روزگار، پس از پنج سال؛ از بند اسارت رها شده و پا به سرنوشت جدید خود میگذارد. سرنوشت تلخش او را محکوم به تنهایی اجباری میکند.
حال که آذر از بند آزاد شده است؛ به سختی به هر ریسمانی چنگ میزند تا بتواند خود را نجات دهد و تنها امیدش با رفتن مهرنوش از بین میرود. آذر داستان زندگی خود را از گذشته تا به حال حکایت میکند؛ قصهی عشقش به بنیامین، چگونگی حضور پررنگ مهرنوش در صفحه صفحههای زندگیاش و با آبانی همراه میشود که از او خواستههای بیحد و مرزی دارد.
- نام کتاب: رمان بی آبان دنیا بیابان میشود
- ژانر: تراژدی، عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: DENIRA
- صفحات: 66
- 1098 روز پيش
- ~Roya~
- 2,012 بازدید
- ۳ کامنت
خلاصه کتاب:
اتفاق افتاد؛
همان چیزی که هیچوقت فکرش را هم نمیکردم!
خیلیها را برای عشق در وجودشان به سخره گرفته بودم؛ و حالا انگار سرنوشت قصد داشت با عاشق کردنم، مرا ادب کند!
آن هم عشقی از جنس درد و رنج وشیرینی، به کوتاهی یک لبخند.
آن هم در اولین ساعاتی که به درک ضعیفی از اطراف و اتفاقات خودم رسیدهام و بلند شدم؛ اما بلند شدن من انگار زمینهای برای سقوط بود؛ اما چرا؟
او هم عاشق شد؛ اما فقط عاشق بودن کافی بود؟!
- نام کتاب: فرود کوپیدو
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: فاطمه قاسمی
- صفحات: 248
- 1100 روز پيش
- ~Roya~
- 2,026 بازدید
- ۳۷ کامنت
خلاصه کتاب:
اجرای اتفاقات عاشقانه بین دو دانشجوی عکاسی به نامهای پدرام و هستی است که با به وجود آمدن مریضی
هستی و ورود یک زن به نام سحر به داستان، رابطهی پدرام و هستی دچار مشکلاتی میشود و ...
- نام کتاب: پرتره
- ژانر: تراژدی، عاشقانه
- نویسنده: mohamad_h
- صفحات: 104
- 1104 روز پيش
- ~Roya~
- 1,220 بازدید
- ۴ کامنت
خلاصه کتاب:
من از این خوبی هااز این بی کسی هااز این دلشوره هانمی هراسم...
خوبی تو برای تمام لحظات نفس کشیدن کافیست...
حتی کلمه هم عاجز میمانداین لفظ گرانکه لایق هیچ کس نیستاما ...
همه ی تو را در پناه توصیفش قرار می دهد...در برابر تو سر تعظیم فرود می اورد...
بزرگی ات را درخشنده تر میکند...حتی نوازش دستهایت هم تابان است...گرما بخش جان من است...تو باشی من هستم...
تو خوبی من خوبم... !حتی تنهایی ات لایق ستایش است...تو معنای تکاملی... در بند روزمرگی اسیری و من...تویی را میخواهم که گریبان گیر درد ادم های بد هنوز خوبی...!
بد مثل زشتی یک بغض... یا بدتر...بدتر از باور یک رویا...به بدی همه ی باور ها.
- نام کتاب: پدر خوب
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: Sun Daughter
- صفحات: 419
- 1128 روز پيش
- ~Roya~
- 3,012 بازدید
- ۳ کامنت
خلاصه کتاب:
این داستان کوتاه در خصوص خاطراتی هست که من از کودکی تا به این سن، از پدر بزرگم که چند ماه پیش عمرش رو داد به شما نوشتم.
پیر مردی که از داشتن فهم و شعور، زبان زد بود.
البته نوهاش که من باشم، خیلی سعی میکردم مثل اون باشم، اما نمیشد.
- نام کتاب: شاه بابا
- ژانر: طنز
- نویسنده: نوه بویوک بآبآ
- صفحات: 29
- 1130 روز پيش
- ~Roya~
- 1,041 بازدید
- ۱ کامنت
خلاصه کتاب:
من صداهای متعددی میشنوم، سکوت و صدا!
دیوانهوار این چرخه ادامه داره.
نمیدونم این کلمات اهریمنی از کجا سرچشمه میگیره؛ ولی قطعا کسی پشت این پرده ایستاده؛
شاید یک نفر شاید هم چندین نفر!
"صدای شیطان رو حس کن! اون درون سرت نیست، درون رگته!(9101)"
- نام کتاب: زمزمه اهریمن
- ژانر: ترسناک
- نویسنده: ~HadeS~
- صفحات: 243
- 1140 روز پيش
- ~Roya~
- 4,011 بازدید
- ۱۱ کامنت
- 19 اسفند 1399
- 20:20
- دانلود رمان, دانلود رمان اجتماعی, دانلود رمان تراژدی, دانلود رمان جنایی, دانلود رمان طنز, دانلود رمان عاشقانه, دانلود رمان مذهبی, دانلود کتاب, دانلود کتاب جدید, ژانر عاشقانه, کتاب, ویژه رمان 98
خلاصه کتاب:
زمانی که سورن، از انتظار کشیدن برای جرعهای آرامش خسته شده بود، شخصی متفاوت از دوردستها پیدا میشود تا در عمارت بزرگ خانوادهی سورن کار کند. در همین منوال، او برادرش، پارهی تنش را از دست میدهد. بیرمقتر از همیشه، نمیداند با خانوادهی آسیبپذیرش چه کار کند؛ اما کسی در همین حوالی، به کمک او میشتابد.
- نام کتاب: عاجز از انتظار
- ژانر: اجتماعی، تراژدی
- نویسنده: آفسا
- صفحات: 402
- 1144 روز پيش
- ~Roya~
- 4,154 بازدید
- ۹ کامنت
- 13 اسفند 1399
- 20:20
- دانلود رمان, دانلود رمان اجتماعی, دانلود رمان پلیسی, دانلود رمان جنایی, دانلود رمان عاشقانه, دانلود رمان مافیایی, دانلود کتاب, دانلود کتاب جدید, ژانر عاشقانه, کتاب, ویژه رمان 98
خلاصه کتاب:
هیجان چه کم و چه زیادش کنار کسی که بیشتر از جونت دوست داری، هیچوقت خطرناک نیست!
حتی اگر منجر به مرگت بشه، برات خوشاینده. چون میدونی در حالی مردی که داشتی میجنگیدی!
این داستان، قصه مرگ و زندگیه. قصه انتقام یه پسر از پدرش و یه پسر بهخاطر پدرش.
و نکته مهم اینه که اونا توی این راه پر خطر تنها نیستن!
یه گروه هم عازم همین راهن، راهی که تهش معلوم نیست ولی مسیرش قشنگه.
یه گروه حرفهای آموزشدیده پلیس؛ در مقابل یک باند خلافکار فراری!
حال باید ببینیم این آدما برای انتقام گرفتن، با هم کار میکنن یا سد راه هم میشن!
و آخر این ماجرای خونین به کجا ختم میشه.
- نام کتاب: هیجان، خطر، مرگ
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی، جنایی-پلیسی
- نویسنده: Hannaneh
- صفحات: 277
- 1150 روز پيش
- ~Roya~
- 3,324 بازدید
- ۴ کامنت
خلاصه کتاب:
داستان عاشقونههای یه دختر سادهاست که تازه دبیرستانش رو تموم کرده و به بهانهی مسافرت، قصد کار کردن داره تا هدفش رو در زندگیش به دست بیاره؛ ولی، تو این راه با یه پسر پولداری آشنا میشه که بابت رسیدنش به عشق زندگیش، از این دختر کمک میخواد!
روزگار دختره ورق میخوره و عوض میشه تا آخرکه میفهمه واقعاَ از چی تو زندگیش فراری بوده...
- نام کتاب: فرار از احساسات
- ژانر: عاشقانه، طنز
- نویسنده: Fatemeh14 نویسنده انجمن رمان 98
- صفحات: 189
- 1498 روز پيش
- Es_Shima
- 62,879 بازدید
- ۴۵ کامنت