خلاصه کتاب:
شه زادهی تباهیها شه زادهی مغرورِ بی گناه...
زندگی اگر چه تلخ اگرچه تو همیشه بی پناه...
تقدیر تو مشخص نیست که اجباری نیست..
انتخاب الان تو دنیای آیندهات را میسازد.
نترس و نترس و نترس!
بیا با هم دنیای رویاییات را بسازیم که تو دیگر تنها نیستی.
- نام کتاب: شهزاده جان
- ژانر: مناسبتی
- نویسنده: کار گروهی کاربران انجمن رمان 98
- صفحات: 17
- 1411 روز پيش
- Es_Shima
- 27,202 بازدید
- ۱۷ کامنت
خلاصه کتاب:
امید واهی داشتن مانند دویدن دنبال سرابی در کویر است و یافتن آبی
که محال است!
هیچوقت به سراب و کویرش امید نبند؛ اگر میخواهی در آخر بعد از آنهمه دوندگی پشیمان نشوی!
"اختصاصی انجمن رمان 98"
- نام کتاب: امید واهی
- ژانر: عاشقانه، تراژدی
- نویسنده: ملیکا نصیریان
- صفحات: 9
- 1434 روز پيش
- Es_Shima
- 27,924 بازدید
- ۲ کامنت
خلاصه کتاب:
پست شدهایم!
نگاهمان پر از ترحم است؛ اما دَم از دلسوزی میزنیم و تظاهر به همدردی میکنیم...
کاش از راه برسد،
آنی که قرار است بذر نیکی را در دلهایمان بکارد!
روزی میرسد که چرخ روزگار دست خوبان تاریخ میافتد.
البته خدا کند تا آن زمان،
خوبانی هنوز وجود داشته باشند...
- نام کتاب: دلِ من
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: asali_nh8ay
- صفحات: 11
- 1438 روز پيش
- Es_Shima
- 9,189 بازدید
- ۱ کامنت
خلاصه کتاب:
اعتراف میکنم شکست عاشقانهام را
شاید این شکست، برای پنهان شدن یا پنهان کردن است.
محبوبم، خوشحالم که نمیتوانم نقش آدمهای خوشبخت را بازی کنم.
سقف اعتماد ما تعمیری بود و مدام چکه میکرد...
زندگی ما پر شد از خالیهای بیشمار...
حقیقت این است: او یکی را جز من داشت...
- نام کتاب: او یکی جز من داشت
- ژانر: عاشقانه، تراژدی
- نویسنده: ASaLi_Nh8ay
- صفحات: 11
- 1442 روز پيش
- Es_Shima
- 6,096 بازدید
- ۰ کامنت
خلاصه کتاب:
آدمها میخندند اما هر کدام به یک دلیل!
به راستی دلیل خندههای من چیست؟
عمری است مدیون خندههایی هستم که نقاب شدهاند بر چهرهی رنگپریدهام.
سالهاست زندگیام گره خورده است به پارادوکسهایی که چون نمک بر روی زخمهایم میمانند.
- نام کتاب: درد و دلهای یک دلِ دیوانه
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی
- نویسنده: ASaLi_Nh8ay
- صفحات: 9
- 1444 روز پيش
- Es_Shima
- 2,225 بازدید
- ۰ کامنت
خلاصه کتاب:
دستهایمان را میگویم که در هم قفل شده است.
دستهای من و محبوبترینم.چه زیباست!
لبخندهایمان را میگویم که از اعماق وجودمان ریشه میگیرد.
حقیقت این است؛ من عروس او شدم.
- نام کتاب: من عروس او شدم
- ژانر: عاشقانه، تراژدی
- نویسنده: ASaLi_Nh8ay
- صفحات: 8
- 1450 روز پيش
- Es_Shima
- 4,374 بازدید
- ۱ کامنت
خلاصه کتاب:
مرداد را میگویم.
همان فصلی که زادههایش همیشه نقاب لبخند را بر چهره میزنند
تا مبادا انسانی از ناراحتیشان رنگ غم به خود بگیرد.
مرداد جان گِلهای از تو دارم!
آری از تو!
- نام کتاب: هآنیه جآن
- ژانر: مناسبتی
- نویسنده: ASaLi_Nh8ay
- صفحات: 14
- 1452 روز پيش
- Es_Shima
- 1,277 بازدید
- ۱ کامنت