خلاصه کتاب:
این، داستان افرادیست که وارد بازی بد و خطرناکی شدهاند.
شاید ناخواسته، شاید با تصمیم غیرمنطقی؛ اما خطا کردند و وارد بازی اشتباهی شدند.
بازیای که پایانی ندارد؛ مگر آنکه خود بازکنان، آن را به اتمام برسانند با احساس خود.
گاهی باید با احساس تصمیم گرفت؛ چرا که احساس است که تمام بدیها را نابود و خوبیها را به قلب میبخشد.
احساسی که از جنس حربه است؛
حربهی احساس!
- نام کتاب: حربه ی احساس
- ژانر: جنایی-مافیایی، عاشقانه، طنز
- نویسنده: کیمیا وارثی
- صفحات: 233
- 535 روز پيش
- ~Roya~
- 6,546 بازدید
- ۵ کامنت
خلاصه کتاب:
درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت
در من غزلی درد کشید
و سر زا رفت
سجاده گشودم که بخوانم غزلم را
سمتی که تویی عقربه ی قبله نما رفت
در بین غزل نام تو را داد زدم...داد
آنگونه که تاسر این کوچه صدا رفت
- نام کتاب: نمازم به قضا رفت
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: محمد سلمانی
- 545 روز پيش
- ~Roya~
- 3,925 بازدید
- ۸ کامنت
خلاصه کتاب:
مرد جوانی به نام افشین که به تازگی همسر خود را از دست داده و مأیوس درگیر اتفاقات زندگی شده که در این بین ممکن است ماجرایی برایش پیش بیاید تا زندگیاش را دستمایه تحول قرار دهد. امّا کدام اتفاق میتواند او را به راه تسکین غمهایش برساند؟ آیا افشین قادر خواهد بود سر و سامانی به اوضاع آشفتهٔ خود بدهد؟
- نام کتاب: آرزویم رویا است
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: سید سعید بیاتی
- صفحات: 57
- 555 روز پيش
- ~Roya~
- 1,566 بازدید
- ۱ کامنت
خلاصه کتاب:
داستان زندگی دختری است که در محل کارش عاشق میشود؛ ولی عشقش ترکش میکند و ضربۀ سنگینی میخورد بطوریکه از کارش استفعا میدهد.
فریبا در یک تصادف حافظهاش را از دست میدهد و تمام خاطراتش را از یاد میبرد. پدر و مادرش در تلاش هستند که او هیچ چیز به یاد نیاورد. ولی کم کم بعضی مسائل را متوجه میشود. در پایان داستان فریبا عشقش را پیدا میکند و به سوی خوشبختی قدم میگذارد.
- نام کتاب: پنجره ای رو به سوی خوشبختی
- ژانر: عاشقانه
- نویسنده: زهرا خدام
- صفحات: 44
- 560 روز پيش
- ~Roya~
- 1,664 بازدید
- ۴ کامنت
خلاصه کتاب:
فکر میکردم که میتوانم تا ابد با کوله رنگورورفتهام قدم بزنم و به هیچ چیز فکر نکنم
از شعر و شاعری و عشق و عاشقی گریزان بودم
ولی هنگامی که نسیم تو از شرق وزیدن گرفت، نفهمیدم چگونه راهم را سوی تو کج کردم!
- نام کتاب: سفری به مقصد تو
- ژانر: عاشقانه، تراژدی
- نویسنده: Afsa
- صفحات: 21
- 565 روز پيش
- ~Roya~
- 1,305 بازدید
- ۸ کامنت
خلاصه کتاب:
پروانههای دشت دلم بهآرامی سمت شعلهی چشمانت که رازهای جهان را برملا میکند
پر میکشند و جاودانه برایت آوازهی جان سپردن سر میدهند
یاران از شهد نگاهت به وجد آمده و مات و مبهوت میمانند
گویی شمعی بهآرامی در تاریکیِ دلشان افروخته شده
و عشق را در تو کمین میکنند
- نام کتاب: شمع دل افروز
- ژانر: مناسبتی
- نویسنده: Saghar و ♪ozan
- صفحات: 9
- 575 روز پيش
- ~Roya~
- 1,935 بازدید
- ۱۰ کامنت
خلاصه کتاب:
قصههای ارواح و داستانهای بلند، همیشه مشوق بیل باولر بودهاند. این مجموعه در بردارنده داستانهای دوتا از بهترین قصهگوهای انگلیسی، واشنگتن ایروینگ و ام. آر. جیمز و همچنین داستانهایی از نویسندگانی است که احتمالاً بیشتر برای نویسندگی در ژانرهای غیرترسناک معروف شدهاند. این قصهها میتوانند هیجانانگیز، ناراحتکننده، عجیب و در عین حال سرگرمکننده باشند؛ اما اگر از دسته آدمهایی هستید که به راحتی میترسند، اطیمنان حاصل کنید که این قصهها را در روشنایی روز میخوانید، نه در تاریکی شب و به تنهایی!
- نام کتاب: روح وفادار
- ژانر: طنز، ترسناک، تراژدی
- نویسنده: ایروینگ، ام. آر. جیمز
- صفحات: 40
خلاصه کتاب:
خودم را میان ظلمات ابدی گم کردهام. نمیدانم کجا هستم و یا کِی اینجا آمدهام، فقط میدانم از آغاز این ماجرا دارم فرار میکنم، فرار از طلسمی که دنبالم نیست؛ چون زنجیرهایش از گردنم آویزان است، من همراهم
میبردمش. دلیل فرارم را همراهم میآورم . من چشمانم را به خون آغشته کردهام و اکنون وقت زجرکشیدنم است.
- نام کتاب: طلسم بصیرت
- ژانر: ترسناک، معمایی
- نویسنده: HadeS
- صفحات: 104
- 615 روز پيش
- ~Roya~
- 2,357 بازدید
- ۹ کامنت
خلاصه کتاب:
شده ام مترسکی که عاشق کلاغ ها شدهست...
نمیتوانم باعث پراندن تو باشم ،
نمی شود کاری کنم که سر به این باغ نزنی...
مرا به زودی کشاورز می برد که بسوزاند.
آدم ها هم مثل ما مترسک ها،
وقتی عاشق می شوند به هیچ دردی نمی خورند دیگر.
باید بسوزند...فقط سوختن...
- نام کتاب: شروین دخت از بهر ط مینویسد
- ژانر: تراژدی، عاشقانه
- نویسنده: سناتور
- صفحات: 10
- 699 روز پيش
- ~Roya~
- 1,387 بازدید
- ۲۶ کامنت
خلاصه کتاب:
داستان درمورد دختری به اسم پارمیداست که چند سال پیش از کشور فراری شد.
و حاال وقتشه برگرده تا...
برگرده تا خیلی چیزها رو عوض کنه...
برگرده و سر از رازهای خانوادهاش دربیاره! رازی که...
- نام کتاب: بازیگر عشق
- ژانر: عاشقانه، اجتماعی، معمایی
- نویسنده: anita.a
- صفحات: 317
- 703 روز پيش
- ~Roya~
- 3,397 بازدید
- ۱۵ کامنت