آخرین رمان های در حال تایپ انجمن رمان ۹۸
تارنمای رمان 98 طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران اداره میشود.
انجمن رمان ۹۸ محفلی دوستانه برای رشد و ارتقا فرهنگ کتاب خوانی و خدمت به ایران عزیز می باشد. برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر رمان ها و نوشته های خودتان به ما بپیوندید! ◄
ثبت نام در انجمن رمان 98 ►
- سه شنبه, ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹
- ۱۳:۱۳
- دانلود رمان, دانلود رمان اجتماعی, دانلود رمان اربابی, دانلود رمان تراژدی, دانلود رمان عاشقانه, دانلود کتاب, دانلود کتاب جدید, ژانر عاشقانه, کتاب, ویژه رمان 98
خلاصه کتاب
وقتی که درآیینه نگاه میکنم، چه کسی را باید ببینم؟
هیولایی ترسناک با چهرهای خشن، یا مردی که خود را فدای عشقش کرد؟!
حال که از هم دور شدهایم، داستانمان چگونه خواهد شد لیلی من؟
من را به یاد میآوری یا بازهم خود را برایت به آب و آتش بزنم؟
رمان ارباب رعیتی و انتقامی مرد سوخته اختصاصی انجمن رمان 98 نوشته شده است
کپی از این رمان بدون اجازه نویسنده ممنوع میباشد و پیگرد قانونی دارد!
- 244 روز پيش
- Es_Shima
- 44,876 بازدید
- ۴ نظر
دانلود رمان صعود ممنوع سقوط آزاد (جلد دوم رمان این گروه خشن)خلاصه:
در دو راهی سقوط یا صعود، سرگرد سید پارسا فدوی قرار گرفته، برای حل کردن ماجرای گنگی که مثل یه کلاف سردرگمه.
تصمیم با خودشه که کدوم راه رو انتخاب کنه. راهی که منجر به سقوطش باشه و عاقبتش رو مثل نادر یزدان پناه کنه
یا راهی که صعودش رو منتهی ...
- 465 روز پيش
- Es_Shima
- 40,036 بازدید
- ۵ نظر
دانلود رمان این گروه خشن
خلاصه:
نادر یزدان پناه، یه جواهر اصیله از جنس شوالیه ها…
سرگرد سابق مبارزه با مواد مخدر! خونسرد و کار بلد…
همه معتقدن از آهن ساخته شده… از فولاد! با چشمایی به رنگ فولاد که همه از ازش واهمه دارن.
از کسی حساب نمیبره. از هیچی نمیترسه.
فقط به انتقام فکر میکنه. انتقام گرفتن از دوستی که ...
- 467 روز پيش
- Es_Shima
- 8,294 بازدید
- ۲ نظر
رمان سرزمین ناشناخته
خلاصه:
داستان در مورد دو شخص در دو نقطه متفاوت زمین میگه که هر دو در یک روز وارد یک سرزمین دیگه میشوند ولی دو قسمت متفاوت یکی در روشنایی و یکی در تاریکی و با این اتفاق زندگیشون کاملا عوض میشه و...
- 839 روز پيش
- Es_Shima
- 36,314 بازدید
- یک نظر
رمان حلقه جادوییخلاصه:
جنگ نزدیک بود؛ کنار گوشمون نفس می کشید و هیچکس متوجهش نمی شد.
مردم بی گناه تاوان پس دادن ، تاوان گناهی که مرتکب نشده بودن. امیدها رفت، زندگی ها نابود شد و ویرانه ها کنار هم قرار گرفتن و دشمن ها قوی تر و ترسناک تر شدن.
اگر ویرانه می موندم باید محکوم می شدم به تباهی، گرچه تعداد زیادی ...